PASARGAD 1397

از هر دری (مقاله،نوشته،عکس ،چرت وپرت)

PASARGAD 1397

از هر دری (مقاله،نوشته،عکس ،چرت وپرت)

ده/۱۰ اشتباه فاحش در بازاریابی

خلاصه : در شرایط تجاری کنونی، بازاریابی امری ضروری است. هرچند در صورتی‌که روش مناسبی برای بازاریابی انتخاب نکنید به جای سودمند بودن، می‌تواند زیانبار باشد.. با دوری کردن از این اشتباهات رایج و معمول، از دام‌های بزرگ بازاریابی دوری گزینید:

۱. نه هدفی، نه توقع و انتظاری: بسیاری از شرکت‌ها در واقع نمی‌دانند که از بازاریابی چه می‌خواهند یا انتظارشان از تلاش‌های شبانه‌روزی چیست. ابتدا اهداف‌تان را مشخص و تنظیم کنید. سپس، بپذیرید که بازاریابی یک مرحله است. در پایان، همواره از تناسب مراحل با اهداف‌تان، اطمینان حاصل کنید.

۲. نداشتن خرید(buy in): مجریان، مدیران و کارمندانی که بازاریابی را باور ندارند، به طور جدی می‌توانند زیان‌آور باشند و تمامی مراحل را تحت‌الشعاع قرار دهند. خرید (inbuy ) را با روشن کردن اهداف و مراحل عملیات بازاریابی‌تان به دست آورید.

۳. ترس: شرکت‌ها در برخورد با بازاریابی بیش‌تر دچار ترسی مبهم و نامحسوس می‌شوند. آن‌ها نه از خود بازاریابی، که از احتمال شکست‌شان در بازاریابی واهمه دارند. این ترس حتا می‌تواند آنان را از آغاز و ادامه‌ی کار باز دارد. هنگامی که عملیات بازاریابی‌تان را راه‌اندازی می‌کنید، از این‌که بارها و بارها زمین بخورید و موفق نشوید، ترسی نداشته باشید.

۴. بی‌توجهی به آموزش: اگر آموزش‌های لازم بازاریابی را در اختیار کارمندان‌تان قرار ندهید، آن‌ها هم‌چنان بدگمان خواهند بود و این مساله می‌تواند به از بین رفتن کل مراحل بازاریابی منجر شود.

۵. هدر رفتن سرمایه: اجرای عملیات۵۰ دلاری که از اجزای خوبی برخوردار است، می‌تواند راه‌گشاتر از عملیات ۵۰۰۰۰ دلاری

باشد که به صورت ضعیفی طراحی شده است. بسیاری از فنون بازاریابی ”‌سنتی“، مانند تبلیغات، نمی‌توانند در برآورد و ارزیابی هزینه‌ها نتایج قابل قبولی ارایه دهند.حداقل دو بار در سال سرمایه بازاریابی‌تان را ارزیابی کنید.

۶. اتلاف وقت اگر در رفت‌وآمد به گروه‌های شبکه‌ای هیچ‌گونه تجارت و داد و ستدی نمی‌بینید: وقت خود را با رفتن به آن‌ها تلف نکنید. تمام زمان بازاریابی‌تان را صرف اثبات ارزش‌مندی آن کنید، در کنار گذاشتن قسمت‌هایی که درست عمل نمی‌کند، تردیدی به خود راه ندهید.

۷. نداشتن ارتباط: اگر در باره‌ی برگزاری یک سمینار مهم به کارمندان‌تان اطلاعاتی نداده‌اید، آن را برگزار نکنید. در تمامی مسایل و جرییات بازاریابی، سیاست آزادی بیان را به کار گیرید.

۸. نداشتن حس مسوولیت‌پذیری: این مساله بدترین و بزرگ‌ترین اشتباهی است که یک شرکت می‌تواند مرتکب شود. داشتن اهداف واقع‌بینانه و عملکرد سریع برای کسانی که در کار بازاریابی هستند، ضروری است. در غیر این صورت شما به مرگ ”آری“ گفته‌اید و هیچ‌چیز را عملی نساخته‌اید.

۹. نپرداختن پاداش؛ اگر در شناسایی و ارج نهادن به مهارت‌ها و تخصص‌های بازاریابی کارمندان‌تان سهل‌انگاری کنید، محرک‌هایی که باید به کار گرفته شوند، دچار لغزش می‌شوند و نتیجه‌ای معکوس در پی خواهند داشت. راه‌های موفقیت در بازاریابی را که پایه‌هایی ثابت و استوار دارند، بشناسید.

۱۰. نداشتن دست نوشته و بی‌توجهی به مکتوب کردن کارها: گفته‌اند «هنگامی که کاری نوشته شود، انجام می‌پذیرد». همیشه اهداف و طرح‌های‌تان را بنویسید و این احتمال را بدهید که هنگام نوشتن، دیدگاه و چشم‌انداز شما به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. این‌ها اشتباهات متداولی هستند که بسیاری از کسب و کارها با آن مواجه می‌شوند. با پرهیز از تکرار اشتباهات بازاریابی رقبای خود، از آنان پیشی بگیرید.

منبع :www.aftab.ir

 

 

کمک

dar bakhsh modiryat va neveshtan matlab jadid nemitoonam farsi taip konam

پنج گام مهم در بازریابی بیمه

بازاریابی در صنعت بیمه

خلاصه مقاله : بازاریابی یکی از بزرگترین چالش های هر شرکت بازرگانی به شمار می رود که می تواند بیشترین تاثیر را بر موفقیت و شکست آن شرکت داشته باشد.

کلیدواژه ها :بازرگانی - بازاریابی

متن :

بازاریابی یکی از بزرگترین چالش های هر شرکت بازرگانی به شمار می رود که می تواند بیشترین تاثیر را بر موفقیت و شکست آن شرکت داشته باشد.
اگر نتوانیم هر هفته مشتریان جدیدی را به سمت تجارت خود بکشانیم، خیلی زود از رده رقابت کنار زده خواهیم شد. خوشبختانه، حتی بدون داشتن سابقه رسمی در بازرگانی یا بازاریابی، نکات جالبی هستند که می توانید از همین امروز شروع کنیم تا نتیجه بازاریابی شرکت خود را برگردانده و همه مشتریانی که شایسته اش هستیم را به چنگ بیاوریم.
گام اول : تمرکز بر روی بازاریابی پاسخ گرا
هر تلاشی در زمینه بازاریابی که نتواند یک واکنش فوری از طرف مشتریان به همراه داشته باشد، به هیچ دردی نمی خورد، حتی اگر همه متخصصین بازاریابی بگویند که "آگاهی از بازار" کافی است.
من با این رویکرد هم عقیده نیستم. فقط زمانی با ادامه دادن به تلاشهای خود، می توانیم به سود برسیم که بازاریابی ما با تحقیقات و بررسی های جدید که در آخر منجر به تولید مشتری می شود، یک نتیجه محسوس و ثمربخش به دنبال داشته باشد.
می توانیم بازاریابی خود را هزینه - مرکز در نظر بگیریم ( بیشتر از مقداری که در فروش اول خود سود می بریم برای هر مشتری جدید خرج کنیم ) ، مشروط براینکه این را هم بدانیم که ارزش عمری مشتری ما بتواند در مدت زمان متوسط تا دراز مدت برای ما سوددهی داشته باشد. همچنین استفاده از عبارات جنجالی در تبلیغات می تواند واکنش فوری در مشتری ها به همراه داشته باشد.
گام دوم : پیگیری کلیه نتایج بازاریابی
وقتی یک مکانیسم پاسخ گرا به بازاریابی و تبلیغات ما متصل شود، قدم بعدی این خواهد بود که سیستم های بررسی و پیگیری کار بگذاریم تا بدانیم هر مشتری جدید از کجا آمده است.
این اطلاعات تجربی به ما این امکان را می دهد که بتوانیم برای اعمال تلاشهای خود در بازاریابی بهترین تصمیم را بگیریم. و به این روش خواهیم توانست که اصل قدیمی در بازاریابی را رعایت کنیم: آنچه را نتیجه می دهد بیشتر و آنچه را نتیجه نمی دهد کمتر انجام دهیم.
خطوط پاسخگویی 24 ساعته، ایجاد وب سایت های اطلاع رسانی چند نمونه ساده از سیستم های پیگیری و شناسایی مشتریان هستند. البته ساده ترین راه این است که از هر مشتری، در همان زمان خرید، بپرسیم که کجا با شرکت ما آشنا شدند.
گام سوم: حذف و یا تقویت بازاریابی غیرموثر
در تقویت و ارتقاء "برگشت سرمایه گذاری در بازاریابی" اصل " آنچه را نتیجه می دهد بیشتر و آنچه را نتیجه نمی دهد کمتر انجام دهیم" کلید کار است.بعضی از تکنیک هایی که الان با شکست مواجه شده اند را می توانیم با تغییر مکانیسم واکنش و تغییر تمرکز عملیات برگردانیم اما بقیه تکنیک هایی که خیلی وقت است که نتیجه نداده اند را باید به کلی دور بریزیم.
اصل 20/80 که می گوید 80 درصد نتیجه ما از 20 درصد تلاشهایمان به وجود می آید را همیشه به خاطر داشته باشیم. پس سعی کنیم تلاشهایی که به آن 20% که باید روی آن متمرکز باشیم ، مربوط نیستند را تشخیص داده و کنار بگذاریم.
گام چهارم: اختصاص برنامه و بودجه مناسب برای بازاریابی
سئوال این است که آیا هر ماه یک برنامه و نقشه جدید برای بررسی نتایج خود، آزمایش و اجرای تغییر و خرج بودجه ای از پیش تعیین شده روی اقداماتی که منجر به دست آوردن مشتری های جدید می شود، داریم؟
خیلی از شرکت ها یک برنامه مشخص و یکنواخت برای بازاریابی شرکت خود دارند و تصور می کنند که می دانند هر ماه باید چه بکنند. این یک بازاریابی فرصت طلبانه خواهد بود که در طولانی مدت هیچ ارزشی نخواهد داشت.
در واقع میتوانم یک بودجه مشخص برای بازاریابی ذخیره داشته باشیم تا در فرصتهای غیرمترقبه از آن استفاده کنیم. اما ممکن هم هست بخواهیم که یک بودجه و برنامه اجرایی مشخص هم داشته باشیم که بتوانیم به راحتی روی اهداف بازاریابی خود در ماه، فصل و سال متمرکز شویم.
باید حداقل یک ساعت هر روز برای اجرای یک یا چند مورد از عناصر برنامه بازاریابی ماهانه خود زمان بگذاریم. این می تواند از طریق بررسی نتایج، آزمایش تغییرات و یا تحقیق درمورد حملات تبلیغاتی جدید باشد.
گام پنجم: تداوم آموزش های بازاریابی
شاید مدرک تحصیلی ما مرتبط با تجارت یا بازاریابی نباشد. با این وجود، باید مطمئن شویم که مشتریان جدیدی به سمت بیمه در جریان هستند. این یعنی باید از همه اخبار و اطلاعات جدید درمورد صنعت و حرفه خود (و حتی از صنایع و حرفه های غیرمرتبط با خود) مطلع باشیم تا بتوانید راه های موثرتر و جدیدتری برای توسعه کارمان پیدا کنیم.
اختصاص دادن یک بودجه مشخص سالانه برای آموزش مجموعه در این زمینه به ما اطمینان می دهد که همیشه از دستاوردها و پیشرفت های جدید مطلع هستیم و می توانیم به سرعت ابزارها و تکنیک های جدید را به کار ببندیم و در رشته خود همیشه پیشرو باشیم.همه ما در سطوح مختلف مسئول موفقیت شرکت خود هستیم و یکی از مهمترین مسئولیت های ما حفظ مشتریانی است که در بازار به آنها خدمت می کنیم. همواره باید به فکر وارد کردن مشتریان جدید به کارمان باشیم. همه بزرگ و نخبگان بازاریابی همچون پیتر دراکر ، تئودور لویت ، مایکل پورتر ، فلیپ کالتر همگی بزرگترین سرمایه را رضایت مشتری معرفی نمودند و همچنین مشتری شاکی را یک سرمایه می دانند.
شک نکنیم که با اجرای فقط یکی از این استراتژی ها با پیشرفت های جدیدی در کارمان مواجه خواهیم شد. با استفاده از دو مورد یا بیشتر از این تکنیک ها حتی نتیجه بیشتری گرفته و قدرت شرکت خود را دوچندان خواهیم کرد. انشاالله

نقل از امیر فرهودی                  گردآوری وتدوین : مهرزاده


 

شهادت امام جعفر صادق

سلام دوستان از اینکه چند وقتیه که به وبلاگ خودم سری نزدم پوزش می خوام هرچند شاید با خودتان بگید که چه بهتر ولی حداقل چند تا اطلاعات در مورد دانش بیمه رو وبلاگ می گذاشتم که شاید به دردتون بخوره .به هر حال امیدوارم فرصت نوشتن مطلب را داشته باشم .انشاءالله. 

اماقبل از هر چیز شهادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت وولایت و صادق آل محمدحضرت امام جعفر صادق را به شما دوستان وسروران گرامی تسلیت می گویم . در همین جا جا دارد که سخنی از آن بزرگوار برایتان نقل کنم : 

امام صادق (ع) می فرمایند : شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد ودر اول وقت ادا نکند نمی رسد . 

 امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الاول سال 80 هجرى،در مدینه دیده به جهان گشود. اما بنا به گفته شیخ مفید و کلینى، ولادت آن حضرت در سال 83 هجرى اتفاق افتاده است. لکن ابن طلحه روایت نخست را صحیح ‏تر مى‏داند و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان که ذراع براى ما نقل کرده، روایت نخست، سال 80 هجرى، صحیح است. وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزى از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روایتى نیمه ماه رجب سال 148 هجرى روى داده است. با این حساب مى‏توان عمر آن حضرت را 68 یا 65 سال گفت که از این مقدار 12 سال و چند روزى و یا 15 سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و 19 سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار مى‏آید و نیز بقیه مدتى است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است.